چقدر زمان گذشته؟
از من که بپرسی میگم هزار سال علی جان. هزارسال از شبهایی که مامان لالایی می خونه واسه سه تا پسر قد و نیم قد گذشته. هزار سال از ساعت هایی که بابا جاده طارم رو با یه نیسان آبی رفته و اومده گذشته. هزار سال از روزهای دانشکده ی رضا و جعفر گذشته. هزار سال از روزهایی که لیلی مدل لباس می کشید و من مداد رنگی های 24 رنگشو دور از چشمش بر می داشتم.هزار سال از ساعت 12شبی که جلیل حرص 17 ساله ی پا نگرفته شو با لگد هاش خالی کرد رو در حیاط. هزار سال از وقتایی که رضا با پاترول میرفت دنبال مسعود و جمشید و تا برسه به خیابون بهارو آمادگی رفاه،ساعت شده بود 2.
هزار سال علی. احساس می کنم هزار سال پیرتر شدیم.
از من و تو چی؟ از مرداد 88 تا حالا؟
کنارم بمون. دستمو بگیر،انگار که قراره یه بار بزرگو به دوش بکشم.
از من که بپرسی میگم هزار سال علی جان. هزارسال از شبهایی که مامان لالایی می خونه واسه سه تا پسر قد و نیم قد گذشته. هزار سال از ساعت هایی که بابا جاده طارم رو با یه نیسان آبی رفته و اومده گذشته. هزار سال از روزهای دانشکده ی رضا و جعفر گذشته. هزار سال از روزهایی که لیلی مدل لباس می کشید و من مداد رنگی های 24 رنگشو دور از چشمش بر می داشتم.هزار سال از ساعت 12شبی که جلیل حرص 17 ساله ی پا نگرفته شو با لگد هاش خالی کرد رو در حیاط. هزار سال از وقتایی که رضا با پاترول میرفت دنبال مسعود و جمشید و تا برسه به خیابون بهارو آمادگی رفاه،ساعت شده بود 2.
هزار سال علی. احساس می کنم هزار سال پیرتر شدیم.
از من و تو چی؟ از مرداد 88 تا حالا؟
کنارم بمون. دستمو بگیر،انگار که قراره یه بار بزرگو به دوش بکشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر